Friday, June 8, 2012

اسب حیوان نجیبی است

روی جلدش نوشته "این فیلم با نگرش آسیب شناسانه به یک مساله اجتماعی تولید شده است و تماشای آن در خانواده به تشخیص و تایید والدین بستگی دارد"

خب ما تشخیص دادیم و تایید کردیم که جوجه هامون ببینن!
و الحق که اسب حیوان نجیبی است.

1 comment:

يك بنده ي خدا said...

حوصله ندارم در مورد پستتات نظر بدم!
در مورد نظري كه تو وبلاگم دادي اولا دوست داشتم با جفت پا برم تو صورتت كه بم ميگي دخترم ميدوني شايد برا اينه كه هيچ وقت نخواستم تو رو تو محدوده ي سني خاصي بگنجونم آخه اصلا نميشه اين كارو كرد بعضي وقتا ميشي يه مامان سي و چند ساله كه تو بعضي كاراش بي تجربگيه بعضي وقتا ميشي يه خانم پنجاه ساله كه يه پختگي تو حرفاش هست بعضي وقت ها هم ميشي يه پسر بچه ي سه ساله كه خيلي احمق ميشه!بعد هم در مورد اون پست ببين من كلا نتونستم منظورمو از اون پست بيان كنم شايد نخواستم يعني يه چي نوشتم خودم ميفهمم ناشكري هم نميكنم خوشحال هم نيستم كلا هيچ احساسي ندارم هيچ فكري هم نميكنم كه ميخوام چيكار كنم شايد هم ديونه بشم اصلا بيخيال درس بشم شايدم رفتم شاهرود و مثل بچه ي آدم درسمو خوندم اصلا شايدم همين مشهد هم قبول بشما پنجاه پنجاه كه مشهد قبول شم رتبم لب مرزيه ...
ديگه خلاصه گرچه خوشم اومد بم پند دادي اما اين پند جاش برا اين پستم نبود بعدشم من از خودت ياد گرفتم با خدام راحت باشم بعضي وقتا باش دعوا كنم بگم چرا اينجوري شد با هم حرف ميزنيم ديگه اونم گوش ميده غر غرامو اتفاق خاصي نمي افته بازم اون خداست و من بندش...
يه چيز ديگه من اون وبلاگتو خوندم بعضي جاهاش حس ميكردم دايي وسطي و زنش دارن حرف ميزنن اونا هم اينارو ميگن گاهي. نميفهمم اگه بنا به رفتن باشه چرا مهاجرت؟