یه روزایی هست توی زندگی که البته نقطه ای هستند واسه خودشون توی کل زندگی من... ولی بالاخره هستند و سوسو هم میزنن اتفاقا...
یه روزایی که من از آدمیزاد خسته میشم... از این جنس بنجلی که آفریده شده..
به گمونم آدمیزاد بعدش خلقت رو تحریف کرده به نفع خودش و گفته من اشرف مخلوقاتم... در صورتی که اشتباه خلقت بوده.... از این آشغالیا که پشیمون میشی و نمیدونی کجای دلت بذاریشون...
اونایی که سازنده ن میدونن من چی میگم....
اون روزاست که میگم کاش بشر نبودم...
یه روزایی که من از آدمیزاد خسته میشم... از این جنس بنجلی که آفریده شده..
به گمونم آدمیزاد بعدش خلقت رو تحریف کرده به نفع خودش و گفته من اشرف مخلوقاتم... در صورتی که اشتباه خلقت بوده.... از این آشغالیا که پشیمون میشی و نمیدونی کجای دلت بذاریشون...
اونایی که سازنده ن میدونن من چی میگم....
اون روزاست که میگم کاش بشر نبودم...
1 comment:
یه چیزایی می نویسی آدم خیلی خوشش میاد...
Post a Comment