Saturday, July 21, 2012

فکر کنم پارسال بود که رفتم پیش جراح و گفتم فلان مشکل رو دارم.... یه کمی معاینه کرد و سونوگرافی نوشت....
سونوگرافی رو بردم بیمارستان پیشش... تا نیگاش کرد زد زیر خنده و گفت جراحی لازم داری...
هرچی فکر کردم این حرف کجاش خنده داره نفهمیدم...
اومدم بیرون سونوگرافی رو باز کردم و یه بار دیگه نگاه کردم... خنده دار نبود... یه سری اطلاعات و عکسهایی که به وضوح مشکل رو نشون میداد...
کفرم از دست دکتره درومده بود... انقده زیاد که نزدیک بود اصلا از جراحی پشیمون بشم...
راستش یه ذره زیاد طول کشید تا فهمیدم دکتره هنری به عکسها نگاه کرده بود و من خیلی علمی!

No comments: