Saturday, August 13, 2011

جوجه بزرگه عاشق نشده ولی دچار شده.... به خاطر دهن لق مامانش که پته ی هرچی عاشق رو ریخته روی آب خوب میدونه که چطور هیجانش رو کنترل کنه و قاط نزنه...
اما گاهی خوشش میاد راجع بهش حرف بزنه....
دچار شدن وقتی جالبه که راجع بهش حرف بزنی...
.
.
میدونی هنوز هم دوستت دارم.. فقط نوع دوست داشتنم فرق کرده... میتونم ولی هیچ دلم نمیخواد از زندگیم حذفت کنم...
مهمی... بودی و هستی...
باید باشی تا یادم نره چه چیزهایی یاد گرفتم.
سپاس.

No comments: