برای اینکه بتونم بنویسم حتما باید یه آهنگ گوش بدم.... مغزم بدون آهنگ کار نمیکنه برای نوشتن....
مدتهاست که تسلیم اون قدرت برتری شدم که من رو به سمت روشنایی هدایت میکنه....
دارم یه تصمیم بزرگ توی زندگیم میگیرم... یه تصمیم خیلی خطرناک.... باید ریسک کنم.... باید اعتماد بنفس داشته باشم... باید خودم رو باور کنم....
اونوقت نشستم این پایین و هی خط و نشون میکشم واسه اون قدرت برتر.... بهش میگم زود باش... زود باش.... خودت درستش کن.... انقده نذار ور برم با خودم... تمومش کن... گردن خودت...
اونوقت میدونی چی رو یهو فهمیدم؟
اینکه هیچ مهم نیست این اتفاق بیفته یا نه..
مهم اینه که من انجامش بدم نه اون!!!!
مدتهاست که تسلیم اون قدرت برتری شدم که من رو به سمت روشنایی هدایت میکنه....
دارم یه تصمیم بزرگ توی زندگیم میگیرم... یه تصمیم خیلی خطرناک.... باید ریسک کنم.... باید اعتماد بنفس داشته باشم... باید خودم رو باور کنم....
اونوقت نشستم این پایین و هی خط و نشون میکشم واسه اون قدرت برتر.... بهش میگم زود باش... زود باش.... خودت درستش کن.... انقده نذار ور برم با خودم... تمومش کن... گردن خودت...
اونوقت میدونی چی رو یهو فهمیدم؟
اینکه هیچ مهم نیست این اتفاق بیفته یا نه..
مهم اینه که من انجامش بدم نه اون!!!!
No comments:
Post a Comment