یه دوست خیلی عزیزی دارم... سالهاست... با روابط پیچیده ی دوست داشتنی....
یه روز یاد قدیمها افتاده بودیم و اون روزهایی که تازه همدیگه رو کشف کرده بودیم به واسطه ی همون روابط پیچیده..
بهش گفتم یادته چقدر با من لج بودی و از من بدت میومد...
انتظار هر جوابی رو داشتم به جز این:
اون روزها من خیلی احمق بودم!
یه روز یاد قدیمها افتاده بودیم و اون روزهایی که تازه همدیگه رو کشف کرده بودیم به واسطه ی همون روابط پیچیده..
بهش گفتم یادته چقدر با من لج بودی و از من بدت میومد...
انتظار هر جوابی رو داشتم به جز این:
اون روزها من خیلی احمق بودم!
1 comment:
من اولا فكر ميكردم ديونه اي اما الان مطمئن شدم!:دي
Post a Comment