Friday, May 25, 2012

یک زمانی اینجوری وبلاگ نوشتن قشنگ بود.. نو بود... اینکه دستت رو بذاری روی کیبرد و تق تق بری تا تهش...
بعد نتیجه بشه یه متنی که شکل مربع مستطیله... وسطش حتی نقطه نداره... یه فاصله ای یه مکثی چیزی نداره... بعد جمله ها فعل درست و حسابی نداره .. همه به هم چسبیدن... تا میای بفهمی چی میگه رفتی توی جمله ی بعدی که اصن به کل یه چیز دیگه داره میگه....
اما الان من یکی که حوصله ی خوندن این متنها رو ندارم هرچقدر هم که خوب نوشته باشنش... خیلی خیلی که زور بزنم به ته تهاش که میرسم ول میکنم میرم ...

2 comments:

ramtin said...

نظر... ناظر ... منظور...
شد؟؟!!

آنی said...

ها بله!