Sunday, May 27, 2012

یه دوستی دارم که خیلی دوستش دارم... چند وقت پیش به من اس ام اس زد و دعوتم کرد برای شو... شو مال خودش بود و کارهاش رو خودش کرده بود...
منهم دوست داشتم برم.... به همه هم گفتم که میخوام برم و همه تایید کردند که برم... باید میرفتم... حتی برای خودم هم نه برای حمایت از دوستم....
امشب یهو یادم افتاد که از شو چند روزی گذشته و من یادم رفته...
به همین سادگی!
یعنی دروغ میگم و دوستم رو دوست ندارم؟ یعنی دوستم برام اهمیتی نداره؟ یعنی انقده آدم گهی شدم؟ یعنی نمیشه این چیزا یادم نره؟ یعنی...
چه میدونم!

2 comments:

Anonymous said...

چه فاجعه ای . . . !!!!!

يك بنده ي خدا said...

يه مدت طولاني اينجا نيومده بودم الان نشستم گمونم يه ده بيست تا از پستتاتو خوندم هنوز هم همون آني هستي...
ميگما يادش به خير يه زماني هر روز صبح وبتو چك ميكردم