Thursday, May 24, 2012

۷ سال پیش:

من: من مامانت نیستم ... من غولم ... من مامانت رو خوردم....
جوجه بزرگه: اذیت نکن... نکن... دروغ میگی...

امروز:
من: من مامان نیستم... من مامانت رو خوردم..
جوجه بزرگه جیغ میکشه و در میره... از همون دور تهدید جدی میکنه که  اگه من در نمیرفتم میزدمت!!!
و  وقتی میرم طرفش به گریه میفته....

یه همچین مامان روانیی هستم من!!!
۲ نکته رو باید در نظر داشت... اول نگاه خطرناک و ترسناک من که یه مساله ژنتیکیه! و قوه ی تخیل بسیار بالای جوجه بزرگه که امروز بر اثر تنهایی به اوج خودش رسیده بود!

No comments: