هی آنی بیا...
تا نیایی خوابم نمیبره و اگه نخوابم مریض میشم...
ساعتها از وقتی که داشتم غش میکردم از بیخوابی میگذره و من نمیدونم باز چه مرگم شده و چرا تو من رو صدا میزنی.
خب بیا خودت دیگه....
زنگ نزدم و ...
اس ام اس هم نزدم و...
یعنی یه گه به تمام معنا...
کسی هم نیست که بهم بگه گه نباش...
نمیشه روز اول عیدی بیخیال ما بشین؟ نمیشه حالا که هیچی نه بده و نه خوب و این خیلی مزخرفه ول کنین این یقه ی ما رو؟
یعنی کسی نبود تو رو بفهمه؟
اما تو باور نکن... من حالم خیلی خوبه... هیچ بهانه ای برای خوب نبودن ندارم... حتی بهانه ی بی بهانگی!
جون هرکی دوست داری بذار بخوابم...
راستی!
اسمت رو دوباره سیو کردم توی گوشیم....
یادم باشه فردا من زودتر بهت اس ام اس بزنم...
چی باید بهت بگم اونوقت؟
روابط انسانی گند میزنن به یه رابطه ی احساسی!
و من چه زیاد انسان تر از احساسم!
میدونم! به خدا میدونم که خودم هم نمیفهمم!
No comments:
Post a Comment