Sunday, August 7, 2011

نشد که نفهمم... بالاخره فهمیدم .. شاید هم کوتاه اومدم و تصمیم گرفتم بفهمم....
بعد همه ی اتفاقاتی که توی این یک سال برام افتاد دچار افسردگی شدم...
آره... افسرده شدم....
آخریش مرگ دوستم بود....
یه جورایی دیگه هیچی برام مهم نیست جز مرگ آدمها...
فقط میخوام زنده باشن همه... همین!

No comments: